توکجایی سهراب؟
آب را گل کردند....
چشم ها را بستند و چه با دل کردند...
وای سهراب کجایی آخر ؟
زخم ها بر دل عاشق کردند...
خون به چشمان شقایق کردند تو کجایی سهراب ؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند...
همه جا سایه ی دیوار زدند...
ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است ...
دل خوش سیری چند ؟
صبـــــــــــــــــر کن ای سهـــــــــــــــراب قایقی خواهم ساخت دور خواهم شداز این خاک غریب ...
قایقت جـــــــــــــــا دارد ؟؟!؟
من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم .....