مقدمه

در برگ های غبار گرفته ی تاریخ و در اعصار فراموش شده که فروغشان به تیرگی گراییده است،برخی نام ها و چهره ها هستند که هیچ گاه غبار سالیان فراموشی بر آنها ننشسته و نخواهد نشست؛زیرا این افراد با آیینه دل و کیمیای خرد خود،معجزه ها آفریده اند و توانسته اند آراء،ادیان و روزگار پس از خود را متحول سازند.یکی از این چهره ها،زرتشت سپنتمان بود که به دنبال اوجگیری ستیزهای قبایل آریایی و زمانی که کاوی ها برای تشکیل اتحادیه های بزرگ در همه جا با یکدیگر در حال جدال بودند و آرامش و امنیت جوامع آریایی سلب شده بود،در ایران ظهور کرد و پرچم مبارزه با جنگ و افزون طلبی را بر افراشت.

زرتشت در آن زمان به این حقیقت توجه نمود که اساس اختلاف های جوامع،ستیزها،جنگ ها و ویرانی ها،چند گانگی الوهی و دینی است.او با اندیشه ی از میان برداشتن تضادها و تعارض های دینی و نزدیک کردن باور های خداپرستانه ی انسان ها و به آرزوی آشنا کردن بشریت با اصول اخلاقی مورد اتفاق همگان،نهضتی برپا کرد که بدیع و منحصر به فرد بود.

او عقاید خود را به نحوی دلکش و زیبا و همه فهم به نظم درآورد و با خواندن سروده های زیبای خود،به تبلیغ یکتا پرستی و مبارزه با مفاسد ناشی از تعدد خدایان پرداخت و تآکید کرد که در جهان،تنها یک خدایای واحد نادیده ی آسمانی وجود دارد.

از میان همه فرزندان آسیا،زرتشت نخستین کسی است که به تنهایی نماینده ی حکمت باستانی آسیا گردید.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد