نهج البلاغه خطبه یک

راه های خداشناسی:


ضرورت امامت پس از پیامبران الهی:


رسول گرامی اسلام,در میان شما مردم جانشینانی برگزید که تمام پیامبران گذشته برای امت های خودبرگزیدند؛زیرا آنها هرگز انسان هارا سرگردان رها نکردند وبدون معرفی راهی روشن ونشانه های استوار,از میان مردم نرفتند

نهج البلاغه خطبه یک

راه هاى خداشناسى:


فلسفه بعثت پثت پیامبر خاتم:


تا این که خدای سبحان؛برای وفای به وعدۀخود وکامل گردانیدن دوره نبوت حضرت محمد(که درود خدا براو باد)رامبعوث کرد؛پیامبری که از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوّت اورا گرفته بود,نشانه های اوشهرت داشت؛وتولدش برهمه مبارک بود.در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده,خواسته های گوناگون,وروش های متفاوت بودند؛عده ای خدارا به پدیده ها تشبیه کرده وگروهی نام های ارزشمند خدارا انکار وبه بت ها نسبت میدادند,وبرخی به غیر خدااشاره می کردند.پس خدای سبحان,مردم را به وسیله محمد(ص)ازگمراهی نجات داد وهدایت کرد,وازجهالت رهایی بخشید.سپس دیدارخود رابرای  پیامبر (ص)برگزید,وآنچه نزد خودداشت برای اوپسندیدو اورا با کوچ دادن از دنیا گرامی داشت,واز گرفتاریها ومشکلات رهایی بخشید وکریمانه قبض روح کرد.

نهج البلاغه خطبه یک

راه هاى خدا شناسى:


فلسفه بعثت پیامبران (نبوت عامه):


خدا پیمان وحى را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند,آنگاه که درعصر جاهلیت ها بیشتر مردم,پیمان خدا را نادیده انگاشتند وحق پروردگار رانشناختندوبرابر او به خدایان دروغین روى آوردند,و شیطان ها مردم را از معرفت خدا باز داشتندو از پرستش او جدا کردند,خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود,هرچند گاه,متناسب با خواسته هاى انسان,رسولان خود را پى در پى اعزام کرد تا وفادارى به پیمان فطرت را از آنان باز جویند ونعمت هاى فراموش شده را به یاد آورندو با ابلاغ احکام الهى,حجت را بر آنها تمام نمایند وتوانمندى هاى پنهان شده عقل ها را آشکار سازند ونشانه هاى قدرت خدارا معرفى کنند,مانند:سقف بلند پایه آسمان ها بر فراز انسان ها,گاهواره گسترده زمین در زیر پاى آنها,ووسایل و عوامل حیات و زندگى,وراه هاى مرگ ومردن,ومشکلات ورنج هاى پیر کننده,وحوادث پى در پى,که همواره بر سر راه آدمیان است.خداوند هرگز  انسان ها را بدون پیامبر,یا کتاب آسمانى,یا برهانى قاطع ,یا راهى استوار,رها نساخته است.پیامبرانى که با اندک بودن یاران,وفراوانى انکار کنندگان,هرگز در انجام وظیفه خود کوتاهى نکردند.بعضى ازپیامبران,بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند وبرخى دیگررا پیامبران گذشته معرفى کردند.بدین گونه,قرن ها پدیدآمد,و روزگاران سپرى شد,پدران رفتندو فرزندان جاى آنها را گرفتند.

نهج البلاغه خطبه یک

راه هاى خدا شناسى:


چهارم:آدم(علیه السلام)وداستان بهشت:


سپس خداوند آدم(علیه السلام)را درخانه اى مسکن دادکه زندگى درآن گوارا بود.جایگاه اورا آمن وآمان

بخشید و اورا از شیطان و دشمنى شیطان ترساند.پس شیطان او را فریب داد,بدان علت که از زندگى آدم دربهشت وهمنشینى او با نیکان حسادت ورزید.پس آدم(ع)یقین را به تردید,وعزم استوار را به گفته هاى ناپدار شیطان فروخت و شادى خود را به ترس تبدیل کرد,که فریب خوردن براى او پشیمانى آورد آنگاه خداى سبحان در توبه را به روى آدم(ع)گشود و کلمه رحمت,بر زبان او جارى ساخت وبه او وعده بازگشت به بهشت را داد.آنگاه آدم(ع)را به زمین,خانه آزمایش ها ومشکلات,فرودآورد,تا ازدواج کند,و فرزندانى پدید آورد,وخداى سبحان از فرزندان او پیامبرانى برگزید.


نهج البلاغه خطبه یک

3.راه هاى خداشناسى


سوم:شگفتى آفرینش آدم (علیه السلام)و ویژگى هاى انسان کامل:


سپس خداوند بزرگ,خاکى از قسمت هاى گوناگون زمین,از قسمت هاى سخت ونرم,شورو شیرین,گرد آورد,آب بر آن افزود تا گلى خالص وآماده شد,وبا افزودن رطوبت,چسبناک گردید,که از آن اندامى شایسته,وعضوهایى جداو به یکدیگر پیوسته آفرید.آن را خشکانید تا محکم شد.خشکاندن را ادامه داد تا سخت شدتا زمانى معین وسرانجامى مشخص,اندام انسان کامل گردید.آنگاه از روحى که آفرید درآن دمید تا به صورت انسانى زنده درآمد,داراى نیروى اندیشه,که وى را به تلاش اندازد وداراى افکارى که دردیگر موجودات,تصرف نماید.

به انسان اعضا وجوارحى بخشید که درخدمت او باشند,وابزارى عطا فرمود,که آنها رادر زندگى به کارگیرد.قدرت تشخیص به او داد تا حق وباطل رابشناسد,و حواس چشایى,وبویایى, ووسیله تشخیص رنگ ها,واجناس مختلاف در اختیار او قرار داد.انسان را مخلوطى از رنگ هاى گوناگون,گرمى,سردى,ترى وخشکى,قرار داد.

سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند,وعهدى را که پذیرفته اند وفا کنند,اینگونه که بر آدم سجده کنند,واورا بزرگ شمارند,و فرمود:(بر آدم سجده کنید پس فرشتگان همه سجده کردند جز شیطان)غرور و خود بزرگ بینى اورا گرفت و شقاوت و بدى بر او غلبه کرد,و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود,و آفرینش انسان از خاک را پست شمرد.خداند براى او سزاوار بودن شیطان به خشم الهى,و براى کامل شدن آزمایش,و تحقق وعده ها,به او مهلت داد و فرمود:(تا روز رستاخیز مهلت داده شدى).